نتبلاگ
دلداده ام به یوزپلنگی که کشتمش
برگشتم عاشق ازسرجنگی که کشتمش
کابوس می شود و مرا دوره می کند
با پوکه های زرد فشنگی که کشتمش
می مردم از نگاهش و حالا چه زهره دار
نوک می زنم به چشم پلنگی که کشتمش
از پشت سر زدم و از آن روز غیرتم
جا مانده توی دره ی تنگی که کشتمش
برگشته ام چه سنگدل و باز می زنم
روغن به لوله های تفنگی که کشتمش
با این پلنگ مرده چه باید کند دلم
با صاحب دو چشم قشنگی که کشتمش
نوشته شده در سه شنبه 90/11/4
ساعت 10:6 عصر توسط سید | نظر|